رفتن به مطلب
برای استفاده از تمامی امکانات و مطالب شگفت انگیز ما، لازم است عضو / وارد سایت RozaMind شوید. ×

ارسال های توصیه شده

  • مدیر بخش

تفسیر سوره یاسین آیات 68 الی 70

وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ (68)

و هر كه را طول عمر دهيم، او را در آفرينش واژگونه مى كنيم. (حافظه اش به فراموشى سپرده مى شود، قدرتش به ضعف مى گرايد و قامتش خم مى گردد) آيا تعقّل نمى كنند؟توضیح این که:  نُنَکِّسْهُ  از ماده  تنکیس  به معنى واژگون ساختن چیزى است🙃
به گونه اى که سر، به جاى پا،و پا به جاى سر قرار گیرد، و در اینجا کنایه از بازگشت کامل انسان به حالات طفولیت است.👼🏻

توضیح این که:  نُنَکِّسْهُ  از ماده  تنکیس  به معنى واژگون ساختن چیزى است🙃
به گونه اى که سر، به جاى پا،
 و پا به جاى سر قرار گیرد، و در اینجا کنایه از بازگشت کامل انسان به حالات طفولیت است.👼🏻

قرآن مجید، در آیه ۵ سوره  حج  نیز به همین معنى اشاره کرده، مى گوید: وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْم شَیْئاً:  بعضى از شما آن قدر عمر مى کنند که به بدترین مرحله زندگى و پیرى مى رسند، آن چنان که چیزى از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت (حتى نزدیکترین افراد خانواده خود را نخواهند شناخت!).

👶🏻👧🏻👦🏻👩🏻👨🏻👩🏻‍🦱👩🏻‍🦳👨🏼‍🦳👵🏻
.
آدمى از آغاز خلقت ضعیف است و تدریجاً رو به رشد و تکامل  مى رود،
.
🧬 در دوران جنینى هر روز شاهد خلقت تازه و رشد جدیدى است،
 بعد از تولد نیز مسیر تکاملى خود را در جسم و روح، به سرعت🏃🏻‍♂️ ادامه مى دهد، و قوا و استعدادهاى خدا داد که در درون وجودش نهفته شده، یکى بعد از دیگرى شکوفا مى شود، دوران جوانى، و بعد از آن پختگى فرا مى رسد، و انسان در اوج قله تکامل جسمى و روحى قرار مى گیرد.
در اینجا گاه، روح و جسم مسیر خود را از هم جدا مى کنند،
 روح همچنان به تکامل خویش ادامه مى دهد، در حالى که عقب گرد جسم شروع مى شود،
 ولى سرانجام، عقل 🧠نیز سیر نزولى خود را شروع مى کند، و تدریجاً و گاه به سرعت، به مراحل کودکى باز مى گردد،
حرکات،  حرکات کودکانه
 و تفکر و حتى بهانه جوئى ها همچون کودکان مى شود، و ضعف جسمانى نیز با آن هماهنگ مى گردد، با این تفاوت که* ، این حرکات و روحیات از کودکان شیرین و جذاب است و نویدى است بر شکوفائى امیدبخش و مسرت آفرین آینده،
 و به همین دلیل کاملاً قابل تحمل است، ولى از پیران نازیبا و یا ترحم انگیز است.
به راستى روزهائى فرا مى رسد، بسیار دردناک که عمق ناراحتى آن را به زحمت مى توان تصور کرد.

سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد. «نعمّره ننكّسه» گرچه آثار عمر طولانى به دست خداست.
😎آن جا كه خداوند اراده كند، افرادى مثل نوح و مهدى عليهما السلام عمر طولانى مى كنند و شكسته هم نمى شوند.

در آيات قبل خداوند فرمود: اگر بخواهيم چشم را نابينا و قيافه ها را دگرگون مى كنيم؛
 اين آيه نمونه اى از اين دگرگونى را در مورد سالمندان بيان مى كند.
« ننكّسه » از «تنكيس» به معناى واژگون كردن و مراد از آن بازگشت انسان به حالت كودكى👼🏻 است. 😧علمش به جهل و فراموشى تبديل مى شود،
🤕قدرتش رو به ضعف مى رود
😞 و سعه ى صدرش به زود رنجى مى رسد،
 😭حسّاسيتش زياد و اشكش روان مى شود.

دلیلى بر قدرت خداوند که:
او همان گونه که مى تواند یک انسان نیرومند را به ضعف و ناتوانى یک نوزاد باز گرداند،
قادر است بر مسأله معاد، و همچنین نابینا ساختن مجرمان و از حرکت باز داشتن آنها.

وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ (69)

و ما به او (پيامبر) شعر نياموختيم و سزاوار او نيز نيست، آن (چه به او آموختيم) جز مايه ى ذكر و قرآن روشن نيست.

كى از تهمت هايى كه به پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى زدند، علاوه بر ساحر و مجنون و كاهن بودن، تهمت شاعر بودن بود، در حالى كه:
💭شعر بر خاسته از تخيل است، بر خلاف وحى.
💭شعر بر خاسته از عواطف و احساسات است، بر خلاف وحى.
💭شعر آميخته با اغراق است، بر خلاف وحى.
گرچه قرآن داراى جملاتِ موزون و مقطّع همچون شعر است، امّا عنصر اصلى شعر كه تخيّل است، در قرآن راهى ندارد.
 قرآن، جز ذكر نيست. «اِن هو الاّ ذكر»
 ذكر قدرت و قهر خدا،
📌ياد الطاف و نعمت هاى او،
 📌ياد عفو و مغفرت او،
 📌ياد سنّت ها و قوانين او،
 📌ياد  انبيا و اوصيا و اولياى او،
 📌يادى از تاريخ هاى پر عبرت،
📌يادى از  عوامل عزّت و سقوط امّتها
📌يادى از نيكوكاران و هدايت شدگان،
📌 يادى از تبه كاران و كافران و فاسقان و مجرمان و ستمگران و عاقبت آنان،
📌 يادى از اخلاص ها، ايثارها، شجاعت ها، انفاق ها، صبرها و پايان نيك آن،
📌يادى از قتل ها، شكنجه ها، اذيّت ها، تهمت ها، تحقيرها، حقّ كشى ها و به استضعاف كشيدن ها و عاقبت شوم مستكبران،
📌 يادى از اوامر و نواهى و مواعظ و حكمت ها،
📌 يادى از آفريده هاى آسمانى و زمينى و دريايى،
📌 يادى از آينده تاريخ و پيروزى حكومت حقّ و پر شدن جهان از عدل و داد و محكوميّت ظلم و ستم،
📌 يادى از برزخ و معاد و حوادث قبل از قيامت و چگونگى صحنه هاى قيامت و خطرات دوزخ و نعمت هاى بهشتى.
آرى، تمام قرآن به نحوى تذكّر و يادآورى است. « اِن هو الاّ ذكر .

لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيّاً وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَي الْكَافِرِينَ (70)

(اين قرآن براى آن است كه) تا هر كس زنده (دل) است، هشدارش دهد و (حجّت را بر كافران تمام كند) و گفتار خدا درباره آنان محقّق گردد.

حیات چند نوع است:
۱. حیات نباتى. «یحیى الارض بعد موتها» خداوند زمین را (با رویاندن گیاهان) زنده مى‏ کند.
۲. حیات حیوانى. «کنتم امواتا فاحیاکم» شما مرده بودید پس او شما را زنده کرد.
۳. حیات فکرى. «دعاکم لما یحییکم» پیامبر شما را به چیزى دعوت مى‏کند که (دل‏هاى مرده) شما را زنده مى ‏کند.
۴. حیات اجتماعى. «و لکم فى القصاص حیاة» حیات (سیاسى و اجتماعى شما که در سایه امنیّت به دست مى‏ آید) در قصاص و انتقام به حقّ است.
۵. حیات قلبى و روحى. «لیُنذر مَن کان حیّا» (آیه مورد بحث) قرآن افرادى را که داراى دل‏هاى زنده و روح‏ هاى پاک و آماده‏اند هشدار مى ‏دهد.
آرى، مؤمنان انسان‏هاى زنده دل و برخوردار از حیات واقعى و معقول و کافران همچون مردگان محروم از حیات واقعى هستند.
بر اساس روایات، منظور از «حیّاً» انسان عاقل است.
مسئله قهر حتمى خداوند بر کافران که در این آیه با جمله «یحقّ القول على الکافرین» آمده، در سوره‏ زمر آیه‏ ۷۱ نیز مطرح است: «و لکن حقّت کلمة العذاب على الکافرین»
هشدارهاى قرآن از سرچشمه علم الهى است. هشدارهاى قرآن متنوّع، معروف و حکیمانه است. هشدارهاى قرآن همراه با بشارت و شیوه ‏هاى ابتکارى است. هشدارهاى قرآن همراه با نمونه ‏هاى عینى در زمین و زمان است.
انذار دهنده در این آیه، «لینذر» هم مى‏ تواند قرآن باشد، هم مى ‏تواند پیامبر اکرم‏ باشد که در آیه قبل مطرح بود.

پیام ها
۱- هشدارهاى قرآن، مایه‏ تذکّر و تنبّه است. «اِن هو الاّ ذکر... لینذر»
۲- نشانه‏ زنده دلى، پذیرش هشدارهاى قرآن است. «لینذر من کان حیّا»
۳- هدایت پذیرى از قرآن، در انحصار قوم و نژاد خاصّى نیست. «لینذر مَن کان حیّاً»
۴- هدف از وحى و بعثت انبیا بیدارى و هوشیارى زنده دلان و اتمام حجت با مرده دلان است. «و یحقّ القول على الکافرین»
۵ - در سنگدلان حتّى کلام خداوند اثر ندارد. «مَن کان حیّاً»
۶- کفّار و کسانى که حقّ را نپذیرند مردگانى بیش نیستند. (در برابر «مَن کان حیّاً»، «الکافرین» آمده است.
۷- وعده قهر الهى براى کافران، کلام قطعى خداست. «یحقّ القول على الکافرین»

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

[[Template core/front/global/mobileNavigation is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]